انقلابی شدن ای دوست به گفتار که نیستیا که با زور و کتک کاری و اصرار كه نيستبس کن این شیوه ی تفتیش عقاید را بازهر که مثل تو نشد مستحق دار که نیستهي نكش ناخن خود را به تن زخمي دوستدرنياور تو صداي همه را، تار كه نيست!!میکروفون دیدی اگر، فحش نده جانِ پدراين زبان است عزيزم، بخدا مار كه نيست هرکه شد منتقدت، ضد ولایت خواندیشآنکه همفکر نشد باتو، خطاکار که نیست غیر تو، باقی افراد هم آدم هستندمملکت ارث پدر مادر سرکار که نیستبس که پر می شود از پول، لباس بعضی گنجدانی است گمانم، کت و شلوار که نیستکاخ سلطانی تو برده ز سر هوش مرامنبر زهد، فقط مختصِ اغیار که نیستمن به مستاجری و دربدری خو کردم تو به ویلا و به ژیلا و ... سزاوار که نیست!ظاهر خوب و متین نیز مهم است ولیهر که وا شدیقه اش، مستحق نار که نیستقدر ده نسل خود از سفره ی ملت بردی به تو این مملکت اینقدر بدهکار که نیست! بسته ای دل به نظر سنجی و غافل شده ایواقعیت دوسه تا خط و نمودار که نیست کشته ما را کشش مد ولاالضالین اتدر نماز علما این همه اطوار که نیست!گاه گاهی برس ای دوست به کار مردمجای تفریح و تلگرام، سرِ کار که نیستجای مهری که به پیشانی تان حک شده استبیگمان در اثر سجده بسیار که نیست!!به ریاست که رسیدی همه را بَرده نبین این اداره است، حرم خانه و دربار که نیست!(اين كه بايد برود! آن يكي اما نرود!)اين همه خبط نكن، دوره ي قاجار كه نيستنقد خوبس شعر روز زن...
ما را در سایت شعر روز زن دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : meysametammar بازدید : 148 تاريخ : چهارشنبه 29 آذر 1396 ساعت: 1:31